تاریخ انتشار: سه شنبه 1401/10/27 - 07:57
کد خبر: 458021

شهدای اغشاشات اخیر را بهتر بشناسیم؛

رفیق تا شهادت/ دو رفیق بسیجی که شهادت رفاقت آن‌ها را تکمیل کرد

رفیق تا شهادت/ دو  رفیق بسیجی که شهادت رفاقت آن‌ها را تکمیل کرد

عصر روز ۲۶ آبان ماه مجیدرضا رهنورد در خیابان حرعاملی مشهد با سلاح سرد به نیرو‌های حافظ امنیت حمله و حسین زینال‌زاده را با چندین ضربه متوالی چاقو به سر و گردن و بدن و سپس دانیال رضازاده را با ضربه چاقو به گردن به شهادت رساند.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ شهید دانیال رضازاده و حسین زینال زاده متولد دهه ۷۰ در مشهد از دانشجویان بسیجی دانشگاه شهید منتظری بودند که در ۲۶ آبان ۱۴۰۱ توسط یکی از اغتشاشگران با ضربات چاقو به شهادت رسیدند.

حسین زینال زاده متولد ۱۳۷۸ بوده و در رشته الکترونیک تحصیل کرده و دانشجو بوده و در حوزه بسیج ناحیه ۳ ابوذر فعالیت می کرد و در مشهد زندگی می کرد.

شهید زینال زاده در حادثه سیل لرستان در جریان خدمت جهادی به مردم به‌عنوان جهادگر نمونه شناخته‌شده بود و در موارد دیگری ازجمله خدمت به مردم زلزله‌زده نیز حضور داشته است، در حالی که سرپرستی خانواده را هم بعد از فوت پدرش بر عهده داشته و تکیه‌گاه مادر و برادر 14 ساله‌اش بوده است.

شهید رضازاده سال گذشته بر سر سفره عقد نشست و خطبه عقدش نیز در حرم امام رضا علیه السلام خوانده شد. از دوران کودکی با همدیگر دوست و رفیق بودند. این دو بسیجی رفیق ۲ روز قبل از این‌که به شهادت برسند، با همدیگر در خیابانی که منتهی به حرم مطهر حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) می‌شود، یک عکس یادگاری گرفتند، با این نیت که این عکس، عکس شهادت آن‌ها باشد و عاقبت نیز تقدیر این‌گونه رقم خورد و تنها ۲ روز بعد، هردوی آن‌ها به آرزوی خود رسیدند.

از کوچه‌به‌کوچه دنبال شهادت تا عکس شهادت

مراسم تشییع این ۲ شهید بسیجی روز ۲۷ آبان با حضور گسترده مردم مشهد برگزار شد.

عصر روز ۲۶ آبان ماه مجیدرضا رهنورد در خیابان حرعاملی مشهد با سلاح سرد به نیرو‌های حافظ امنیت حمله و حسین زینال‌زاده را با چندین ضربه متوالی چاقو به سر و گردن و بدن و سپس دانیال رضازاده را با ضربه چاقو به گردن به شهادت رساند. او در جریان این حمله، چهار فرد دیگر که در مسیرش بودند را نیز مجروح کرده و از محل حادثه گریخت.

 نحوه شهادت شهید حسین زینال‌زاده و دانیال رضازاده به روایت دوستان قدیمی

محمدجواد زمانی‌مهر از دوستان قدیمی شهید حسین زینال‌زاده، گفت: حسین  وقتی ۹ سال داشت، به بسیج پیوست. آن زمان حسین پدرش را از دست داده بود و همه امید مادر و برادر کوچک‌ترش، سبحان، بود.

او افزود: حسین در‌کنار دوستان مسجدی و بسیجی‌اش بزرگ شد و در گشت‌های بسیج حضور مستمر داشت وقتی علت حضورش را از او سؤال می‌کردم، می‌گفت «مردمی که در خیابان‌ها هستند، جزو نوامیس ما هستند و ما نباید بگذاریم آسیبی به آن‌ها برسد.

 دوست قدیمی شهید حسین زینال‌زاده، ادامه داد: از حسین سؤال کردم «کجایی؟ چرا کم‌پیدایی؟» پاسخم را با یک جمله داد؛ «کوچه‌به‌کوچه دنبال شهادت هستم.»

محمدجواد زمانی‌مهر ماجرای شهادت شهیدان امنیت را بیان کرد: جمعی از اغتشاشگران مانع‌از بازگشایی مغازه‌های خیابان شیخ حرعاملی می‌شدند و آن‌ها را تهدید می‌کردند. با حضور نیروی انتظامی، اغتشاشگران متفرق شدند. جمعی از بچه‌های ناحیه مقاومت بسیج ابوذر در خیابان شیخ حر عاملی‌۳۲ حضور داشتند و به یکی از اغتشاشگران که منزل وی در همان خیابان است، تذکر دادند.

بعد‌از دقایق کوتاهی، او در‌حالی‌که چاقوی قصابی به دست داشت، اول به حسین زینال‌زاده حمله و ضربات پی‌در‌پی به او وارد کرد. وقتی دانیال رضازاده برای کمک به حسین رفت، آن فرد به او هم حمله کرد.

او تصریح کرد: دوستان دیگرمان، آقا‌موسی و آقاابراهیم و یکی دیگر از دوستان، برای کمک وارد صحنه شده بودند که آن‌ها هم مورد‌ضربه چاقو قرار گرفتند و مجروح شدند. این حادثه دو شهید و سه مجروح داشت.

دوست قدیمی شهید حسین زینال‌زاده، با بیان اینکه شهید حسین زینال‌زاده همیشه می‌گفت «من می‌روم تا آب در دل زن و بچه هیچ‌کس تکان نخورد» تاکید کرد: حسین، چون بچه یتیم بود، درد و غصه مادرش را دیده بود و برای دفاع از ناموس وارد میدان شد. واقعا من مانده‌ام چطور در قیامت می‌خواهند جواب خون پاک این بچه‌ها را که با اخلاص کف خیابان رفتند و جان خود را فدای مملکت کردند، بدهند؟‌ای کاش به خودمان بیاییم و بدانیم این شهیدان رفتند تا آب در دل مردم تکان نخورد.

مرتضی رستم‌نژاد دوست شهیدحسین زینال‌زاده است. گفت: حسین مثل همه مردم زندگی عادی و معمولی داشت؛ دانشجو بود. او برای برقراری نظم و آرامش در جامعه هرکاری از دستش برمی‌آمد، انجام می‌داد. با موتور گشت می‌رفتیم. پنجشنبه هم با هم بودیم که حسین جلو چشمانم پر زد و به شهادت رسید.

سیدعلی‌اکبر میری یکی دیگر از دوستان شهیدان رضازاده و زینال‌زاده است. او که بعد‌از درگیری دوستانش به محل حادثه رسیده است، گفت: دانیال و حسین دو رفیق جدانشدنی بودند و با هم شهید شدند. مأموریت داشتیم به خیابان حر عاملی برویم و آشوب و اغتشاش‌ها را آرام کنیم. وقتی به خیابان شیخ حرعاملی رسیدیم، دیدم آشوبگر با چاقوی تیز قصابی چند ضربه به سر و قفسه سینه و بدن شهید حسین زینال‌زاده زده است. کمی آن طرف‌تر هم شهید‌رضازاده افتاده بود که چند ضربه چاقو به گردن و بدنش خورده بود. زمانی‌که ما رسیدیم، گردنش را گرفتیم که خون بیشتری از جراحاتش نرود. ابتدا به هوش بود و بعد شهادتین را زمزمه کرد و درست لحظه‌ای که اذان را از بلندگوی مسجد محل شنیدیم، چشمانش را برای همیشه بست و شهید شد.

از کوچه‌به‌کوچه دنبال شهادت تا عکس شهادت

سخنان مادران شهید زینال زاده و شهید رضازاده در گفتگو با سردار زهرایی

نزدیک زمان شهادتش کلا دوبار از من خواست که دعا کنم یه بار داشتم به برادرش غسل شهادت یاد می‌دادم روز جمعه بود برادرش چهارده سالش هست حسین آمد کنار ما خندید گفت مامان دعا می کنید من هم شهیدشوم گفتم نگو مامان تنم می لرزد اینجوری میگی؛ تقریبا 10روز قبل شهادتش بود.

وی ادامه داد: یکبار هم سه روز قبل شهادتش از من خواست که دعا کنم کلا این دوبار یعنی اصلا اسم شهادت رو جلوی من نمی‌آورد دفعه دوم سه روز قبل شهادتش بود که آمد خانه دستش و پایش ضرب خورده بود و ورم کرده بود گفتم که مامان بیا برات ببندم ساعتای سه صبح بود گفت نه مامان اینا چیزی نیست. گفتم فردا دوباره قراره بری باید قوی باشی انگشت کوچیکه دستش کج شده بود از ورم گفتم اینجور ورم کرده گفت ما که می‌خواییم بریم دعا کن فقط شهید بشیم؛ مامان اگر من برم می‌تونم یک نسل رو نجات بدم.

مادر شهید زینال‌زاده افزود: گاهی می‌آ‌مد خانه ساک لباساش و کفشاش گلی بود می‌گفت مامان شرمنده اینا رو برای من می‌شورید من متوجه می‌شدم که یجا کار جهادی رفته، هیچوقت نمی‌گفت فقط اگر چند روز  می‌خواست برای کار جهادی جایی باشه می‌گفت نگرانم نباش اگر تلفنم رو جواب ندادم نیستم فقط همین  بعد من متوجه می‌شدم که کجا رفته است.

از کوچه‌به‌کوچه دنبال شهادت تا عکس شهادت

مادر شهید دانیال رضازاده نیز عنوان کرد: خوشحالم فرزندم به آرزویش رسید و مایه افتخار است برای من انشاالله  من را نیز شفاعت کند.

وی بیان کرد: روایت می‌کنند از یکی از دوستانش به شهید گفته بود با دست خالی جلو اغتشاشگران نرو و شهید در پاسخ گفته بود ما با سلاح ایمان قدم بر می‌داریم، در دوران کرونا خیلی کارهای جهادی انجام داد یا در بیمارستان کمک رسانی می‌کرد. این بچها از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم به خاک افتادند تا ما بر خاک نیفتیم انشاالله جوانان راه شهدا را ادامه دهند تا کشور ما در امنیت باقی بماند.

سخنان مادر و همسر شهید رضازاده در برنامه‌ی بدون تعارف درباره شهید

مادر شهید رضازاده در برنامه بدون تعارف گفته، دانیال از کلاس چهارم یا پنج ابتدایی در پایگاه بسیج حضور داشت و واقعاً یک بسیجی مخلص بود و در اردو‌های جهادی و راهیان نور بسیار فعالیت می‌کرد و می‌گفت که دوست دارم جانم را در این راه فدا کنم.

وی افزود: وقتی به او می‌گفتم که تو یک فرزند بیشتر نیستی و اگر می‌شود کمتر به مأموریت برو، می‌گفت آن‌قدر نگو یک‌دانه هستی، من باید بروم، مادر‌های دیگری هم هستند که یک فرزند دارند؛ اگر من نروم، چه‌کسی باید از شما‌ها دفاع کند، چه کسی مواظب شما‌ها باشد، شما‌ها ناموس ما هستید.

وی با بیان این‌که «دانیال» خیلی عاشق شهادت بود و این عاشقی او خیلی برای من ارزش داشت، تأکید کرد: او همیشه می‌گفت که برای شهادت من دعا کن و من می‌گفتم که «یا امام حسین (ع)، دانیال من خیلی سختی کشیده است، او را به آرزویش برسان!». واقعا برای شهادت او دعا کردم. من اگر فرزند دیگر هم داشتم، باز هم آن‌ها را در راه رهبرم و به عشق رهبرم فدا می‌کردم.

از کوچه‌به‌کوچه دنبال شهادت تا عکس شهادت

همسر شهید دانیال نیز در این گفت‌وگوی کوتاه، اظهار داشت: دانیال به من می‌گفت که من یک خواسته‌ای از شما دارم؛ خواسته من این است که وقتی دارند خطبه عقدمان را می‌خوانند؛ چون در آن موقع دعا خیلی مستجاب می‌شود، برای شهادت من دعا کنید.

وی تأکید کرد: من خیلی دوست داشتم که دانیال به آرزوی خود برسد و مطمئن هستم که جای او خیلی خوب است؛ برای همین دوست ندارم آن‌هایی که از این اتفاقات خوشحال می‌شوند و فکر می‌کنند که ما از فدا کردن جوانان خود می‌ترسیم، ناآرامی من را ببینند و خوشحال شوند.

همسر شهید در مراسم تشییع: دانیالم شهادتت مبارک، قول می‌دهم محکم و صبور باشم.

همسر بسیجی مدافع امنیت شهید دانیال رضازاده با تبریک شهادت همسرش گفت: قول می‌دهم که بی تابی نکنم، محکم، صبور، قوی و شیرزن باشم.

همسر شهید بسیجی مدافع امنیت در مراسم تشییع و بدرقه سه شهید مدافع امنیت که با حضور پرشور مردم شهید پرور مشهد برگزار شد، طی سخنانی خطاب به همسر شهیدش اظهار کرد: “دانیالم عزیزم، دلتنگ خنده هایت، هیات رفتن‌هایمان، سربه سرگذاشن‌هایت و قدم زدن هایمان در خیابان‌هایی که همیشه می‌گفتیم امن ترین خیابان‌های دنیاست.

مهربانم، قشنگ ترین لحظه های زندگی‌ام با بودن در کنار تو رقم خورد تا با تکرار خاطرات شیرینی زندگی را برایم به تصویر بکشی.

عزیزتر از جان؛ تمام آرزوهای عاشقانه ام را تقدیم تو می کنم و قول می دهم که بی تابی نکم، محکم باشم، صبور باشم، قوی باشم و شیرزن باشم.

همسرم، شهادتت مبارک. تو برای همیشه تاریخ زنده‌ای و زنده‌خواهی ماند و اینک ما مانده ایم با عهدی سنگین بر گردن.

از کوچه‌به‌کوچه دنبال شهادت تا عکس شهادت

دستگیری رهنورد در حالی که قصد فرار از کشور را داشت

۲۸آبان ماه در حالی که متهم از شهر مشهد گریخته بود و قصد فرار از کشور را داشت توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد.

بلافاصله پس از دستگیری متهم، روند رسیدگی به پرونده وی آغاز شد.

۳ آذرماه و یک هفته بعد از وقوع این جنایت، درودی دادستان مرکز استان خراسان رضوی از صدور کیفرخواست برای مجیدرضا رهنورد متهم پرونده به اتهام محاربه و ارسال پرونده به دادگاه انقلاب مشهد خبر داد.

براساس کیفرخواست، مجیدرضا رهنورد متهم بوده به محاربه از طریق کشیدن سلاح سرد از نوع چاقو به قصد جان مردم که منتهی به شهادت دانیال رضازاده و حسین زینال زاده و مجروح شدن ۴ نفر دیگر شد.

همچنین در کیفرخواست صادر شده آمده است اقدامات متهم موجبات ناامنی در محیط را فراهم آورده است. پس از صدور کیفرخواست در روز ۸ آذرماه، جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده با حضور شکات، شهود، خانواده شهدا، وکلای متهم، نماینده دادستان، قاضی و مستشار وی و همچنین خبرنگاران برگزار شد.

سرانجام پس از طی روال قانونی، دادگاه رای نهایی خود را بر اساس اقرار صریح متهم و مستندات متقن موجود در پرونده صادر کرد.بر همین اساس دادگاه، این متهم را با اتهام محاربه به اعدام در ملاعام محکوم کرد.

مجید رهنورد در جلسه دادگاه اتهامات خود را قبول کرده و گفت: راهم را اشتباه رفتم، قبول دارم اشتباه کردم و حس نفرت عمومی از این کارم را درک می‌کنم، فکرم و باورهایم غلط بود. چاقو را در دست خود پنهان کرده بودم و نفهمیدم چه اتفاقی افتاد و الآن منتظرم هرچه زودتر مجازات شوم. از نظر روحی سلامت هستم و الآن به این نتیجه رسیدم این افرادی که اغتشاش می‌کنند در اشتباه هستند. آن روز هنگام فرار با چاقو به هرکسی که می‌رسیدم حمله می‌کردم. من آزادی و جوانی خود را تباه کردم. من خانواده‌های زیادی را داغدار کردم، می‌دانم برادرکشی کردم.

از کوچه‌به‌کوچه دنبال شهادت تا عکس شهادت

حکم صادره پس از بررسی مجدد توسط قضات دیوان‌عالی کشور و تأیید آنها و سپری شدن همه تشریفات قانونی و شرعی، صبح روز21آذر در ملأ عام و با حضور جمعی از مردم شهر مشهد اجرا شد.

بعد از اجرای حکم، غلامعلی صادقی؛ رئیس‌کل دادگستری خراسان رضوی از کلیه عوامل انتظامی و امنیتی که در کوتاه‌ترین زمان ممکن نسبت به انجام وظایف قانونی خود اقدام کردند و همچنین مسئولان و هیئت رسیدگی‌کننده قضائی که با توجه به 3 اصل صحت، دقت و سرعت به این پرونده رسیدگی کرده به مطالبات عمومی در جهت برقراری نظم و امنیت و برخورد با اغتشاشگران و قانون‌شکنان پاسخ گفتند، تقدیر و تشکر کرد.

گزارش از شکوفه راشدی

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top